امروز کلاً روز خوبی نبود از اون روزایی بود که آخر شب احساس میکردم روزم به بطالت گذشته .بعد از ظهر ی قبل از رفتن عزیزم یه پیشنهاد بهش کردم داشتیم مسیج با هم چونه میزدیم یه دفعه 3 تا اس که دادم نرفت اس دادم چرا نمیاد بعداً که با هم که حرف زدیم عزیزکم گفت فکر نکنم من که اون گوشیش رو خاموش کرده .من همچین فکری هم نکرده بودم قبلش.در کل روز خوبی نبود ولی با وجود این روزاست که روزای خوب معنی پیدا میکنن.
نظرات شما عزیزان:
mohsen 
ساعت19:20---25 دی 1390
سلام با تشکر از نوشته ها تون ولی به نظر شما کی حوصله می کنه ای همه رو بخونه ؟!؟!؟!؟1
|